قدرت یابی سپاه پاسداران در دستگاه حکومت  

 

دلفین مینویی، فرستاده ویژه فیگارو، بیروت

برگردان از سوسن دادرس

 

از هنگام سرکوب تظاهر کنندگان مخالف احمدی نژاد در ایران ، نقش سپاه پاسداران در کشورافزایش یافته است. نقاب ها از چهره ها فرو افتاده است. نیرویی که از دیر باز« ارتش سایه » نامیده می شد، خود را اربابان تازه ایران می دانند.یک عضو سابق نیروهای زبده رژیم گفت ؛ که از آغاز بحران سیاسی در ایران ، حفاظت تهران در دست سپاه می باشد. در تلویزیون دولتی، هرروز بر ساعات برنامه های خنثی سازی « انقلاب مخملی» افزوده می شود.

 

قدرت پاسداران روز بروز افزایش می یابد، از این پس آنان همه قدرت را در دست دارند. سردار یدالله جوانی، رئیس اداره سیاسی – عقیدتی سپاه پاسداران، در آخرین اعلامیه اش که روز دوشنبه 29 تیر ماه ، در سایت خبرگزاری سپاه پاسداران درج شده است گفت« انتخابات 22 خرداد به ما اجازه داد تا قدرت را در دست بگیریم. این یک تغییر سیاسی بزرگ می باشد».

 

برملا شدن رازی پنهان!


از آغاز برپایی سپاه پاسداران در سی سال پیش « سپاه تبدیل به یک مجموعه سیاسی- اجتماعی-اقتصادی شده است، و نفوذ آن حتی در کوچکترین گوشه های زندگی در جامعه گسترش یافته است».
در یک پژوهش تازه صدو پنجاه صفحه ای، در باره سپاه پاسداران که از سوی موسسه آمریکایی (Think-Tank American Random Corporation)، انجام شده است، تخمین زده می شود که پاسداران امروز یک نیروی 130 هزار نفری می باشند، و با نیرو های بسیجی زیر فرمان خود تظاهرات را سرکوب می کنند.زمان تغییر کرده است، هنگامی که آیت الله خمینی سپاه پاسداران را به موازات ارتش بنیاد نهاد برای مبارزه با کودتای احتمالی ارتش بود، ولی به سرعت پاسداران نقش دو گانه ای را بازی کردند: مبارزه با دشمن خارجی، عراق صدام حسین، و شکار مخالفان داخلی.

دو مکتب تفکّر


پس از پایان جنگ ایران و عراق (1988-1980)، نفوذ سپاه گسترش زیادی یافت و ماًموریت های دیگری به آن واگذار شد. رزمندگان سابق اکنون قهرمانان ملی بشمار می آمدند. مسئولیت های بزرگ اقتصادی به آنان واگذار شد، از اداره صنایع نفت گرفته تا خریدهتل های لوکسی که توسط بنیاد های مذهبی مصادره شده بودند.


قدرت تازه ای که نمی توانست هیچ رقیبی را تحمل کند. نمونه آن بستن فرودگاه بین المللی تازه تاًسیس امام خمینی در تهران، که بهره برداری آن به یک شرکت ترک واگذار شده بود.


بنظر (
Random Corporation)، قدرت پاسداران روحانیون را نیز تهدید می کند، این نیروی گسترش یافته در زمینه های انرژی اتمی و موشک سازی، با در دست داشتن بازار سیاه، به واردات قاچاق از طریق شش اسکله ای که در بنادر ایران در اختیار آنان است می پردازد.


در پایان جنگ ایران و عراق، پس از یک توقف کوتاه دانشگاهی، برخی از پاسداران به سیاست روی آوردند. در آغاز سال 2000 میلادی ، دو مکتب تفکر، در سپاه پاسداران به موازات هم بوجود آمد. در یکسو « واقع بینان» مانند علی لاریجانی رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی، و یا محسن رضائی، سرکرده سابق سپاه پاسداران که در سال 1997 لباس نظامی را کنار گذاشت، وامیدش را برای به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی ایران از دست داده است. و از سوی دیگر « بنیاد گرایان» که اداره برخی از صنایع استراتژیکی مانند نفت را در دست دارند، و تمایلی به آشتی و بازگشایی ایران بسوی غرب ندارند. همین گروه بودند که برای حفظ منافع کلان اقتصادی خود، رهبر را برای پشتیبانی از احمدی نژاد تحت فشار گذاشتند. اصلاح طلبان و تظاهر کنندگان به آن کودتا لقب دادند.


شایعات زیادی در باره انتصاب سردار رستم قاسمی، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران به وزارت نفت شنیده می شود. سردار جوانی رئیس اداره سیاسی عقیدتی سپاه پاسداران، در گفتگوی خود با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا گفت:« امروز دو جریان دیده می شود، کسانی که از انقلاب و تثبیت آن دفاع می کنند، و کسانی که خواهان واژگونی آن می باشند»، برای « حفظ نظام» باید قدرت را در دست گرفت.

31 تیر ماه- 22 ژوئیه 2009

تارنمای فرهنگ ایران


www.farhangiran.com